شاید در خلال زندگی روزمره، بارها با کلمهی هک مواجه شده باشید. کافی است نگاهی به اخبار بیاندازید و با گزارشهای متعددی از افرادی که مورد هک قرار گرفتهاند مواجه شوید. ممکن است در این حالت برای وضعیت این افراد ابراز تاسف کنید و ناراحت شوید. اما تا به حال با خود فکر کردهاید که شاید تمامی اطلاعات شما زیر ذرهبین است و ممکن است هک شده باشید؟
مستند هک بزرگ یا گریت هک پردهی چشمان شما را کنار میزند و شما را با حقایقی مواجه میکند که احتمالا قبلا با آنان مواجه نشدهاید. این مستند اجتماعی به کارگردانی جانه نوژیم و کریم آمر و محصول سال 2019 و کشور آمریکا است. هک بزرگ داستان مردی را روایت میکند که پژوهشگر حوزه رسانههای دیجیتال است که به تحقیق دربارهی بیگ دیتا، حریم شخصی و عملکرد شرکتهای مرتبط میپردازد. او در خلال این تحقیقات متوجه میشود که در انتخابات 2016 آمریکا، رسانهها تاثیر بسیار گستردهای داشتند. رسانههایی که با استفاده از اطلاعات کاربران خود، بر آنان تاثیر مطلوب خود را میگذارند و نتیجهی انتخابات را به نفع خود تغییر میدهند.
آنچه در این مستند به آن پرداخته شده است، مسئلهای مهم در دنیای امروز است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. رعایت حریمشخصی از گذشتههای دور و در فرهنگهای گوناگون با درجات مختلف امری پسندیده بوده است. نمونههای این ارزش در ادبیات و ادیان وجود دارد. امروزه نیز احترام به مرزهای حریمشخصی یکی از قوانین مهم هرکشوری است و از حقوق پایهی شهروندی به شمار میرود. این امر در رسانهها به دلیل فراگیری آن در دنیای امروز از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما با وجود تمامی این قوانین سخت گیرانه، حریمشخصی بسیاری از افراد چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان نقض میشود.
رسانهها با دسترسی به حجم زیادی از دادهها، اعمال و فعالیتهای مختلفی را انجام میدهند. آنان این اطلاعات را از طریق برنامههای موبایلی که هنگام نصب در گوشی اجازهی دسترسی میخواهند، فعالیت کاربران در فضای مجازی، لایکها و افراد دنبال کننده و…. به دست میآورند. در واقع در بسیاری از اوقات، این ما هستیم که اطلاعات خود را در دسترس رسانهها قرار میدهیم و خود را چون کالا به آنان میفروشیم. اما سوال اصلی اینجاست که دانستن این اطلاعات ساده چه سودی برای رسانهها دارد؟
برای پاسخ به این سوال، بهتر است کمی با عینک روانشناسی به این مسئله نگاه کنیم. انسان با برقراری ارتباط با جهان، دادههایی را کسب میکند و با استفاده از این دادهها، نسبت به چیزی آگاهی به دست میآورد. آگاهی از امور، شخصیت ما را شکل میدهند و در نهایت، شخصیت، رفتار ما را تعیین میکند. در نتیجه اگر رسانهها بتوانند بر روی داده یا شخصیت شما کار کنند و آن را به نفع خود تغییر دهند، رفتار شما را نیز جهت میدهند .
در همین راستا دسترسی به اطلاعات زیاد برای رسانهها چندین مزیت دارد: 1. میتوانند با این حجم از اطلاعات، برنامهریزیهای گستردهای در حوزههای فرهنگ و سیاست انجام دهند. زیرا شرط برنامهریزی خوب، دسترسی به اطلاعات آماری بالاست. 2. رفتار شما برای آنان پیشبینیپذیر میشود و می توانند متناسب با رفتار بعدی شما، محصولی تازه خلق کنند. 3. با شناخت ویژگیهای شما، میتوانند پیام خود را به گونهای طراحی کنند که در نزدیک ترین حالت پذیرش برای شما قرار بگیرد و به عبارتی دیگر، شخصی سازی شده باشد.
در نتیجه ما با دنیایی روبه رو خواهیم شد که انسانها تنها علیالظاهر آزاد هستند و رسانهها در عملیاتی نرم، آنان را به سمت خواستههای خود هدایت میکنند. برای جلوگیری از این شرایط، شاید بهتر است نسبت به نقض حریم شخصی حساسیت بیشتری نشان داده شود و آموزش حفظ این حریم در فضای مجازی و اینترنت افزایش یابد.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.